داستان کوتاه - زیباترین قلب
بچه هاي اقتصاد 90 دانشگاه باهنر كرمان
درباره وبلاگ


مهم اين نيست که قطره باشي يا اقيانوس، مهم اين است که آسمان در تو منعکس شود. _____________ سلام اينجا محله ماست البته هركي اومد قدمش روي چشامون اينجا به وجود اومده براي خوش بودن پس نياي بگي اين چه وبلاگيه كه اسمش اقتصاد ولي مطلب اقتصادي نميزاره اخه اينجا حس درس ودانشگاه نيست پس خوش باشين گلايي كه مياينن ممنون www.economy90.uk.ac.gmail.comاينم ايميل اگه نكته اي خصوصي ميخواستين بگين به اينجا بفرستين
پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, :: 11:18 :: نويسنده : فرزین دیده بان

روزی مرد جوانی وسط شهری ایستاده بود و ادعا می كرد كه زیباترین قلب را در تمام آن منطقه دارد. جمعیت زیادی جمع شدند. قلب او كاملا سالم بود و هیچ خدشه ای بر آن وارد نشده بود و همه تصدیق كردند كه قلب او به راستی زیباترین قلبی است كه تا كنون دیده اند. مرد جوان با كمال افتخار با صدایی بلند به تعریف قلب خود پرداخت. ناگهان پیر مردی جلوی جمعیت آمد و گفت كه قلب تو به زیبایی قلب من نیست. مرد جوان و دیگران با تعجب به قلب پیر مرد نگاه كردند. قلب او با قدرت تمام می تپید اما پر از زخم بود. قسمتهایی از قلب او برداشته شده و تكه هایی جایگزین آن شده بود و آنها به راستی جاهای خالی را به خوبی پر نكرده بودند برای همین گوشه هایی دندانه دندانه در آن دیده می شد. در بعضی نقاط شیارهای عمیقی وجود داشت كه هیچ تكه ای آن را پر نكرده بود.مردم كه به قلب پیر مرد خیره شده بودند با خود می ‌گفتند كه چطور او ادعا می كند كه زیباترین قلب را دارد!!!
مرد جوان به پیر مرد اشاره كرد و گفت تو حتما شوخی می كنی! قلب خود را با قلب من مقایسه كن. قلب تو فقط مشتی زخم و بریدگی و خراش است.
پیر مرد گفت:درست است.قلب تو سالم به نظر می رسد اما من هرگز قلب خود را با قلب تو عوض نمی كنم. هر زخمی نشانگر انسانی است كه من عشقم را به او داده ام، من بخشی از قلبم را جدا كرده ام و به او بخشیده ام. گاهی او هم بخشی از قلب خود را به من داده است كه به جای آن تكه‌ ای بخشیده شده قرار داده ام،اما چون این دو عین هم نبوده‌اند گوشه هایی دندانه دندانه در قلبم وجود دارد كه برایم عزیزند، چرا كه یاد آور عشق میان دو انسان هستند.
بعضی وقتها بخشی از قلبم را به كسانی بخشیده ام اما آنها چیزی از قلبشان را به من نداده اند، اینها همین شیارهای عمیق هستند. گرچه درد آور هستند اما یاد آور عشقی هستند كه داشته ام. امیدوارم كه آنها هم روزی باز گردند و این شیارهای عمیق را با قطعه ای كه من در انتظارش بوده ام پر کنند، پس حالا می بینی كه زیبایی واقعی چیست؟
مرد جوان بی هیچ سخنی ایستاد، در حالی كه اشك از گونه هایش سرازیر می شد به سمت پیر مرد رفت. از قلب جوان و سالم خود قطعه ای بیرون آورد و با دستهای لرزان به پیر مرد تقدیم كرد. پیر مرد آن را گرفت و در گوشه ای از قلبش جای داد و بخشی از قلب پیر و زخمی خود را به جای قلب مرد جوان گذاشت.
مرد جوان به قلبش نگاه كرد. دیگر سالم نبود، اما از همیشه زیباتر بود، زیرا كه عشق از قلب پیرمرد به قلب او نفوذ كرده بود.



نظرات شما عزیزان:

Tarafdar
ساعت23:52---31 تير 1391
انسان ميتونه درعرض چند ثانيه چنان زخم عميقي در قلب يک فرد ايجاد کنه که سالها شايد وقت لازم باشه تاالتيام پيدا کنه

مواظب قلبهاي زيباي خودتون وديگران باشيد.
پاسخ:فرزین:باشه حتما


س
ساعت11:42---31 تير 1391
باتشکر از این مطلب زیبای
پاسخ:فرزین:ممنون ازشما دوست عزیز


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 267
تعداد نظرات : 400
تعداد آنلاین : 1

Online User